خدمت اجباری نظام وظیفه ناعادلانه، جنسیتی و از بسیاری جهات ناکارا است. بسیاری از کشورهایی که خدمت اجباری نظام وظیفه یا سربازی اجباری در آنها وجود داشت این قانون را لغو کردند یا تنها به دورهٔ کوتاه آموزشی کاهش دادند. به نظر میرسد که در ایران هم روندی برای لغو تدریجی سربازی اجباری آغاز شده است. اما تا زمانی که سربازی اجباری لغو شود، احتمالاً چند میلیون نفری به دام این تاجر بیرحم برده خواهند افتاد.
از سربازان وظیفه که برای رفع نیاز نظامی کشور به نیروی انسانی به خدمت گرفته میشوند اغلب به طور مفید و مؤثری استفاده نمیشود؛ بلکه چنانچه نویسنده شاهد بوده و است، بیشتر وقت سربازان وظیفه (به خصوص آنها که معاف از رزمند) برای سوءاستفادهٔ پرسنل کادر به کار میروند. آنچه که من از سربازی دیدم این بود که جز چند استثناء هیچکادری حاضر نمیشود غذایش را خودش بگیرد و ظرفش را خودش بشوید. هیچ کادری در امور مربوط به نظافت، خالی کردن بار، امور مربوط به نگهبانی، امور خدماتی و… شرکت نمیکند. در یک کلام سرباز وظیفه حمّال کادریها است. کادریها هم این را حق خود میدانند که وظایفشان را به وظیفهها بسپارند. طبیعتاً چون آنها وظیفهاند.
حقوق سربازان وظیفه به طور گسترده نقض میشود. با وجود کار سختتر، دستمزد سربازان وظیفه همچنان پایینتر از پرسنل کادر است. شرایط و محیط کار شدیداً ناعادلانه است. سربازان وظیفه تا آنجا که نویسنده میداند راهی برای مشارکت در تصمیمگیریها حتی در اموری که به آنها مربوط است را ندارند. سربازان وظیفه حتی امکان مذاکرهٔ نظاممند و هماهنگ با مسئولین را ندارند.
چه کسی به دادمان خواهد رسید؟ راه بهبود شرایط چیست؟ اتحادیههای صنفی یا سندیکاها میتواند بسیار راهگشا باشد. سندیکاها با هدف حفظ یا بهبود شرایط شغلی، ایجاد رویههای شکایت و تدوین قوانین تأسیس میشوند. در جهان کشورهای زیادی به نیروهای نظامی و انتظامی اجازهٔ تأسیس سندیکا را میدهند. سربازان وظیفهٔ ایرانی که به اجبار و برخلاف میل به پادگانها و پاسگاهها کشیده میشوند، نباید از این حق محروم باشند، همانطور که دانشجویان دانشگاهها و کارگران کارخانهها حق تأسیس سندیکا دارند.
تصور کنید شرایط کار سربازان وظیفه با داشتن اتحادیههای صنفی، حتی اگر ضیف باشد چقدر بهتر خواهد شد.