پافشاری روی تکنولوژی‌های اخلاقی

این جنگی نیست که از پیش باخته باشیم!

پس از فیلترینگ تلگرام، واتساپ تبدیل به شالودهٔ ارتباطات ما ایرانی‌ها شد. کمتر کلاس درسی دیده می‌شود که یک گروه الزاماً واتساپی نداشته باشد. گروه‌های فرهنگی، دورهمی‌های دوستانه و خانوادگی، گروه‌های اطلاع‌رسانی، ارتباطات کاری و در کل اکثریت قریب به اتفاق پیام‌های که ما ارسال می‌کنیم، بر بستر نرم‌افزار واتساپ است. از طرفی اگر کسی حرفی برای شنیده شدن داشته باشد، جایش نه در وبلاگ‌ها و شبکه‌های اخلاقی، که در اینستاگرام است؛ الزاماً اینستاگرام! برای شرکت در کلاس‌های مجازی، اغلب دو بستر پیشنهاد می‌شود: ادوبی کانکت که بی‌کیفیت و ناکارا است و پلتفرم ایرانی اسکای‌روم که علیرغم کیفیت بالا، آزاد نیست. برای کنفرانس‌های ویدئویی هم یا باید از زوم استفاده کنید یا مجبورید به سرویس میتِ گوگل تن دهید. باز هم می‌توان گفت و مثال آورد.

مهم است که ما به عنوان افراد جامعه با آدم‌ها و سازمان‌های شرور همکاری نکنیم. آیا خرید محصولات اپل به معنی حمایت از ستم‌های فاکسکان (پیمانکار تولیدکنندهٔ محصولات اپل و دیگر غول‌های فناوری) در حق کارگران است؟ آیا استفاده از خدمات شرکت‌هایی که به حریم خصوصی کاربران احترام نمی‌گذارند به معنای حمایت از خیانت آن‌ها به کاربران است؟ اگر پاسخ بله است؛ پس به همکاری با این سازمان‌ها پایان دهید. دود همکاری با شر در نهایت به چشم خود ما می‌رود.

زندگی بدون استفاده از فناوری‌های انحصاریِ رایج خیلی آسان نیست. کسی مثل من که از واتساپ استفاده نمی‌کند، به سختی از اتفاقات اطرافش اطلاع می‌یابد. سه‌شنبهٔ همین هفته، ساعت ۱۰:۲۰ صبح متوجه شدم که ساعت ۸:۰۰ جلسه‌ای داشتم که اطلاع‌رسانی آن تنها در یک گروه واتساپ انجام شده بود. در گروه کتابخوانی موردعلاقه‌ام1بعداً در مورد کتابیار خواهم نوشت.، درست زمانی که برای تصمیم‌گیری به من نیاز بود، به خاطر تحریم واتساپ، کتابی انتخاب شد که کاملاً نامربوط بود.

با این حال من روی تحریم واتساپ پافشاری می‌کنم. واتساپ نسبت به رقیبش تلگرام افتضاح است. بسیاری از امکاناتش را مدیون خلاقیت مهندسان تلگرام است. اما این که واتساپ بی‌کیفیت است، دلیل اصلی من برای تحریم این بدافزار نیست. واتساپ و کمپانی مادرش متا (فیسبوک) با اصول اخلاقی من به شدت در تعارضند. واتساپ ناامن و بسته است، اطلاعات کاربران را جمع‌آوری کرده و با شرکای تجاری‌اش به اشتراک می‌گذارد2در این پیوند عبارت Information We Collect را جستوجو کنید تا از زبان خودشان بشنوید.. مشکل بزرگتر، فیسبوک، کمپانی مادر واتساپ است که به تازگی برای پاک کردن خاطرات شرارت‌بارش از حافظهٔ مردم، نام خود را به «متا» تغییر داده است. رسوایی کمبریج آنالیتیکا و افشاگری‌های ادوارد اسنودن به خوبی پتهٔ این غول‌های بی‌اخلاق فناوری را روی آب انداخت.

به خاطر ماهیت انحصاری و تجارتی این نرم‌افزار، نمی‌توان از قول‌ها و قسم‌هایی که نوید حفاظت از اطلاعات کاربران را می‌دهد آسوده‌خاطر بود. کسی نمی‌داند که نرم‌افزار واتساپ درون و بیرون موبایل شما چه اطلاعاتی جمع‌آوری می‌کند و با چه دولت‌هایی به اشتراک می‌گذارد. غول‌های تکنولوژی به وضوح نشان دادند که برای اخلاقیات و حقوق اولیهٔ کاربرانشان تره هم خورد نمی‌کنند. چطور می‌توانم به واتساپ اعتماد کنم؟ دلیل اصلی عدم استفادهٔ من از واتساپ این است که گردانندگان واتساپ آدم‌های خوبی نیستند و با آدم‌های بد نباید همکاری کرد.

برای این تحریم یک دلیل مهم دیگر هم دارم. تا پیش از فیلترینگ تلگرام در سال ۱۳۹۷، هشتاد درصد از ایرانیان از این پیامرسان استفاده می‌کردند. در شرایط عادلانه و برابر، تلگرام ثابت کرد که واتساپ حتی به گرد پای تلگرام هم نمی‌رسد. پس از فیلترینگ تلگرام، همه چیز عوض شد. اگرچه تلگرام بهترین ابزارها را برای مقابله با فیلترینگ ارائه کرد؛ اما تودهٔ مردم تسلیم تصمیم چند نفر شدند. استفاده از واتساپ علاوه بر همکاری با خون‌آشام‌های آمریکایی، چراغ قرمزی به دموکراسی در داخل ایران است. تحریم واتساپ به معنای «قربانی نباشید» است. وظیفهٔ هر شهروند است که از حقوق اولیهٔ خود در مقابل قدرت دفاع کند و قربانی نباشد. اجازه ندهیم که شخصی‌ترین تصمیمات زندگیمان توسط چند نفر گرفته شود که در رأس هرم قدرت نشسته و دومینووار و تا حد مرسوم شدن سامانه‌های معیوب و ناامن داخلی همه چیز را مسدود کنند.

این حرف‌ها معمولاً برای دوستان من تازگی دارد. به همین خاطر اغلب به من پیشنهاد می‌شود تا همین‌ها را در اینستاگرام بگویم تا مخاطب بیشتری داشته باشم. چرا باید با آدم بد همکاری کنم تا بگویم با آدم بد همکاری نکنید؟ چرا باید برای گفتن حرف‌هایی در این صفحهٔ صمیمی می‌زنم باید از خیر حریم خصوصی‌ام بگذرم؟ چرا باید تعداد زیادی مخاطب داشته باشم؟ این آخری از همه مهم‌تر است. آیا مخاطب بیشتر به معنی کیفیت بالاتر است؟ آیا من (که به نادان بودنم اطمینان دارم) باید در نقش یک گورو یا شیخ ظاهر شوم؟ استاد عزیزی که بخش زیادی از جهان‌بینی‌ام را مدیون آموزش‌های او هستم می‌گفت هر کسی یک شعاع تأثیرگذاری دارد. کافیست آدم حقیری مثل من تنها بر تعداد انگشت‌شماری اثرگذار باشم تا رسالتم را به خوبی و با حداقل ریسک انجام داده باشم: ریسک اطلاعات اشتباه و گمراه‌کننده.

این‌ها را با دلایل مرسوم افرادی که اینستاگرامشان را کنار می‌گذارند، جمع کنید تا متقاعد شوید که اینستاگرام چیز مضری است. تأثیراتی که اینستاگرام بر سلامت روان و زمانِ باارزش مردم می‌گذارد هولناک است.

اما این تحریم‌بازی‌های کوچک مثل این است که با هفتاد و دو نفر به جنگ چهار هزار نفر بریم. آیا شانسی برای پیروزی هست؟ در کوتاه‌مدت نمی‌توان شانس زیادی متصور بود؛ اما در طولانی مدت، نتیجه خارق‌العاده است. بنیاد نرم‌افزار آزاد از زمان بنیان پیشرفت‌های بزرگی داشته است. پروژه‌هایی مثل گنو، گنو/لینوکس، بی‌اس‌دی، کی‌دی‌ئی و در کل نرم‌افزارهای آزاد پیشرفت‌های باورنکردنی داشته‌اند. گنو/لینوکس (که از این به بعد به سادگی می‌گوییم لینوکس) را در نظر بگیرید. در ابتدا کسی لینوکس را جدی نمی‌گرفت. به تدریج که تعداد کاربران آن رو به افزایش گذاشت، مایکروسافت که فروش ویندوزش را در خطر می‌دید، صدها میلیون دلار خرج مبارزه با لینوکس کرد و در نهایت از لینوکس به سختی شکست خورد. شکست مایکروسافت به این معنی است که خود مایکروسافت اکنون از لینوکس استفاده می‌کند و تا چندی پیش شایعاتی مبنی بر ارائهٔ یک توزیع لینوکس از مایکروسافت هم به میان می‌آمد.

تنها کافیست هر کس به سهم خودش تلاش کند. به اراذل نشان دهیم که سودی در مشاغل غیراخلاقی نیست. در غیر این صورت زمانی متوجه می‌شویم که کاملاً تبدیل به برده شده‌ایم.

پی‌نوشت

این نوشته بروزرسانی می‌شود.

پاورقی

  • 1
    بعداً در مورد کتابیار خواهم نوشت.
  • 2
    در این پیوند عبارت Information We Collect را جستوجو کنید تا از زبان خودشان بشنوید.

افزونه‌های ضروری برای تبدیل فایرفاکس به یک مرورگر آرمانی

افزونه‌های مورد نیاز فایرفاکس برای مرور راحت و ایمن وب

من و بسیاری دیگر از هم‌نسلانم، اولین وبگردیمان را با مرورگر اینترنت اکسپولرر روی سیستم عامل مایکروسافت ویندوز تجربه کردیم. تا مدت‌ها سیاست‌های انحصارگرایانهٔ مایکروسافت، اینترنت اکسپلورر را تبدیل به تنها ستارهٔ مرور وب کرده بود. اوضاع برای اینترنت اکسپلورر با ورود قهرمانانهٔ موزیلا فایرفاکس وخیم شد. فایرفاکس سریع، زیبا و کاربردی بود. خیلی زود فایرفاکس اینترنت اکسپلورر را کنار زد و تا ورود گوگل کروم، خورشید مرورگرها بود.

گوگل کروم مرورگر خوبی است؛ ولی فایرفاکس به نظر بهتر است. فایرفاکس از حافظهٔ رم کم‌تری استفاده می‌کند، متن‌باز و آزاد است، قابلیت‌های شخص‌سازی بیشتری دارد، به حریم خصوصی کاربر احترام می‌گذارد و افزونه‌های بسیار جالبی دارد.دو مورد آخر مورد بحث این نوشته است. با افزونه‌هایی که معرفی می‌شود، می‌شود با فایرفاکس از وبگردی بی‌دردسر لذت برد.

Speed Dial

صفحهٔ خانهٔ پیشفرض فایرفاکس لینک‌های پربازدید را در خود جای داده و به شمای کاربر اجازهٔ شخصی‌سازی را نمی‌دهد. چارهٔ کار استفاده از این افزونه است. می‌توانید وبسایت‌هایی که مورد علاقه‌تان هستند را در شروع کار دم دستتان داشته باشید.

Tab Workspaces

زمانی که سر کارید، تب‌های به خصوصی باز است. در خانه، در حال وبگردی هم تب‌های خاصی باز است. می‌توان موقعیت‌های زیادی را متصور شد که گروهی از زبانه‌ها روی مرورگر باز است و برای کار دیگری لازم می‌شود که آن‌ها را ببندیم و گروه دیگری را (اگر از قبل خاطرمان باشد که چه بودند!) باز کنیم.

Tab Workspaces برای همین کار است. با این افزونه، می‌توانید وبگردی تمیزتر و مرتبی خواهید داشت.

Context Search

این افزونه قابلیت جستوجوی شما را ارتقاء می‌دهد. می‌توانید موتورهای جستوجوی پراستفاده‌تان را به این افزونه اضافه کنید و با آن به جستوجو بپردازید. به دو روش می‌توان با Context Search جستوجو کرد: در نوار ابزار و از طریق کلیک راست روی متن انتخاب شده.

مثلاً من برای دانستن معنی «آزادی»، در وبسایت واژه‌یاب، آزادی را جستوجو می‌کنم. مردم عادی (کسانی که Context Search ندارند!) برای این کار، واژه‌یاب را باز می‌کنند و در آن جستوجو می‌کنند؛ اما ما تنها لازم است در نوار آدرس بنویسیم:

cs v آزادی

یا برای جستوجوی FOSS در یوتیوب:

cs yt FOSS

cs برای فراخوانی Context Search و yt علامت یوتیوب در این افزونه است.

uBlock Origin و AdNauseam

من نمی‌توانم کسانی که بدون افزونه‌های ضدتبلیغات وبگردی می‌کنند را درک کنم. تبلیغات مزاحمند و تمرکز کاربر را برهم می‌زنند. علاوه بر این، تبلیغات اینترنتی موتور محرکهٔ بی‌اخلاقی شرکت‌های بزرگی مثل گوگل و فیسبوک است. این شرکت‌ها داده‌های خصوصی ما کاربران را می‌دزدند و پردازش می‌کنند تا بتوانند تبلیغات مناسب را به ما نشان دهند. منظوم از مناسب تبلیغی است که ذهن ما را برای خرید محصول مورد نظر آن‌ها گول بزند!

برای خلاصی از تبلیغات دو رویکرد داریم: نخست uBlock Origin و افزونه‌های مشابه است که صرفاً تبلیغات را از صفحات وب حذف می‌کنند و باعث افزایش سرعت بالا آمدن صفحات وب می‌شود. و دوم AdNauseam است که تبلیغات را نشان نمی‌دهد؛ اما مخفیانه روی آن‌ها کلیک می‌کند و این باعث می‌شود که داده‌هایی که شرکت‌های تبلیغاتی از ما می‌دزدند، دیگر قابل استناد نباشد. این یک روش مبارزه است.

Cookie AutoDelete و I don’t care about cookies

بعد از تبلیغات، نوبت به حذف کوکی‌ها می‌رسد. کوکی‌ها داده‌هایی هستند که توسط سرور وب روی کامپیوتر کاربر نوشته می‌شوند. اگر دوست ندارید روی کامپیوترتان کوکی بنویسند، Cookie AutoDelete راست کارتان است. پس از آن نوبت به خلاص شدن از شر پاپ‌آپ‌های اعصاب‌خوردکن وبسایت‌هایی است که دائماُ هشدار می‌دهند که «این وبسایت از کوکی‌ها استفاده می‌کند و…» برای این مشکل، I don’t care about cookies مثل یک افزونهٔ ضدتبلیغات، این هشدارها را حذف می‌کند و به شما آرامش می‌بخشد.

Invidition

اگر مثل من به جای یوتیوب از Invidius استفاده می‌کنید، تا از شر گوگل در امان باشید، Invidition تمام صفحات و پیوندهایی که به youtube.com منتهی می‌شوند را به یکی از سرورهای Invidius منتقل می‌کنند تا بهتر و ایمن‌تر یوتیوب را مرور کنید. علاوه بر یوتیوب، این افزونه توییتر را هم به Nitter تبدیل می‌کند. جستوجو کنید.

minerBlock و Don’t track me Google

آخرین افزونه‌های ضروری هم minerBlock و Don’t track me Google هستند. minerBlock برای جلوگیری از سوءاستفاده از کامپیوتر شما برای استخراج رمزارزها و Don’t track me Google هم برای کوتاه کردن دست گوگل از اطلاعات شماست.


این لیست افزونه‌های من بود. آیا موردی بود که جا انداخته باشم؟

اگر از واتساپ فرار می‌کنید؛ به سیگنال پناهنده نشوید!

حتی سیگنالی که نماد حریم شخصی است هم یک کلاهبردار دروغگو است! به هیچ چیز اعتمادی نیست!

واتساپ پرمخاطب‌ترین و یکی از خبیث‌ترین نرم‌افزارهای پیام‌رسان (یا در اصل جاسوس) دنیا است. از روزی که این پلتفرم توسط فیسبوک خریداری شد، موج نگرانی در مورد نقض حریم شخصی کاربران این پیام‌رسان به اوج رسید. واتساپ متن‌بسته، انحصاری و ناامن است. علاوه بر آن بسیاری از ویژگی‌های واتساپ از رقیبانی مثل تلگرام کپی‌برداری شده است، در نتیجه استفاده از واتساپ غیراخلاقی است چرا که استفاده از سرویس‌هایی که توسط افراد شرور ارائه می‌شود، باعث تشویق و ترغیب آن‌ها به انجام شرارت‌های بیشتر می‌شود.

پس از افشاگری‌های ادوارد اسنودن در سال ۲۰۱۳ (۱۳۹۲ ه.خ) یافتن یک سرویس پیامرسان ایمن برای فعالین و مردمی ارزش حریم شخصیشان را می‌دانستند، تبدیل به ضرورت شد. دولت‌های ایالات متحده، کانادا، بریتانیا، استرالیا و نیوزلند (فایو آیز) با همکاری غول‌های تکنولوژی آمریکایی مثل فیسبوک، گوگل، اپل و مایکروسافت، بدون هیچ اجازه‌ای از کاربران، ایمیل‌ها و سایر اطلاعاتشان را می‌دزدند (در اکثر مواقع، خود ما این اطلاعات را به آن‌ها تقدیم می‌کنیم!) و به این دولت‌ها می‌فروشند.

سیگنال

اولین جایگزین ایمن واتساپ (و دوستانش) نرم‌افزاری متن‌باز با قابلیت رمزگذاری سرتاسر (End-to-end encryption) به نام سیگنال بود. سیگنال به خاطر امکانات کم‌نظیری مثل چت گروهی، تماس صوتی و تصویری، پیوست فایل‌ها، پاسخ به پیام‌ها و… در مدت کوتاهی تبدیل به ستارهٔ پیامرسان‌ها شد. علاوه بر این، سیگنال توسط فعالان، روزنامه‌نگاران و سیاستمداران مورد استفادهٔ گسترده قرار گرفت و نیز حامیان حریم شخصی چون ادوارد اسنودن و بروس اشنایدر توصیه شده.

پس از آنکه واتساپ در بهمن‌ماه سال نود و نه اعلام کرد که داده‌های کاربران را با کمپانی مادر خود، فیسبوک به اشتراک می‌گذارد؛ بار دیگر موج مهاجرت از واتساپ به سمت سیگنال به راه افتاد. این‌بار سیگنال در بیش از هفتاد کشور در فهرست بیشترین دانلود قرار گرفت.

ایراد سیگنال از کجاست؟

سیگنال چنان نیست که می‌نماید! حکومت ایالات متحده صاحب اصلی سیگنال است. سیگنال متمرکز است و در خاک یکی از بزرگترین مبصران دنیا، ایالات متحده قرار دارد و از شماره تلفن بعنوان شناسه استفاده می‌کند. سیگنال بر خلاف ادعایش، چندان هم متن‌باز نیست. این ایرادات سیگنال است که در این نوشتار به تفضیل به آن‌ها پرداخته می‌شود.

منابع مالی از سیا

شاید عنوان این بخش از نوشته، شما را به یاد علی اکبر رائفی‌پور بیاندازد؛ اما شواهد و مدارک کافی وجود دارد که نشان می‌دهد سازمان سیا از سیگنال حمایت مالی می‌کند.

بر اساس این مقاله از یاشا لاوین، شرکت اپن ویسپر سیستمز (Open Whisper Systems) (نام پیشین تیم توسعه‌دهندهٔ سیگنال) توسط اپن تکنولوژی فاند (Open Technology Fund) بنیانگذاری شده است. اپن تکنولوژی فاند هم علناً یکی از زیرمجموعه‌های آراف‌ای (Radio Free Asia) است. آراف‌ای یک مؤسسهٔ آمریکایی است که هدف اصلی آن (در کنار Radio Free Europe و Free Cuba Radio) براندازی دولت‌های آسیایی است که زیر بار سیاست‌های خارجی ایالات متحده نمی‌روند.

سیگنال با بودجهٔ دولتی کار می‌کند که بیشترین هزینه را برای نظارت بر شهروندان می‌پردازد. بدیهی است که سیگنال برای آن‌ها سودی دارد.

متمرکز در خاک مبصر

طبق یک قانون جالب در آمریکا، برای شرکت‌هایی که در خاک این کشور قرار دارند وجود دارد: این خلاف قانون است که به گوش کاربران برسانید که دولت ایالات متحده از شرکت شما خواسته تا از طرف آن‌ها از کاربری جاسوسی کنید. شرکت‌هایی که از این قانون سرپیچی کنند یا مانند لاوابیت مجبور به تعطیلی می‌شوند و یا باید کانالی برای شنود حکومت باز کنند. سیگنال در آمریکا است و باید این قانون را رعایت کند.

همچنین سیگنال یک سرویس قابل خود-میزبانی (self-hostable) نیست. هیچ راهی برای راه‌اندازی سیگنال روی یک سرور شخصی وجود ندارد و این به این معنی است که تمام داده‌های سیگنال در خاک آمریکا متمرکز است. اطلاعات کاربران سیگنال به راحتی برای حکومت سرو می‌شود.

شمارهٔ موبایل به عنوان شناسه

اگر قصد راه‌اندازی یک پلتفرم ایمن داشته باشید، چه چیزی بدترین راه برای شناسهٔ کاربری است؟ شمارهٔ تلفن.

شمارهٔ تلفن در تمام کشورها با مستقیماً با هویت صاحب شماره گره خورده است. در ایران، شمارهٔ تلفن همراه ما با نشانی محل سکونت و کد ملی همراه است. تصور کنید که با داشتن این سه مورد دیگر می‌توان به چه اطلاعاتی دست یافت!

استفاده از سیگنال برای کسانی که می‌خواهند ناشناس باقی بمانند یا فقط از اینترنت استفاده می‌کنند، غیرممکن است.

همچنین سیگنال شمارهٔ تلفن کاربران را مخفی نمی‌کند. اگر در سیگنال عضو گروهی باشید، به سادگی توسط بقیهٔ اعضای گروه قابل شناسایی هستید.

ادعای متن‌باز

سیگنال ادعا می‌کند که متن‌باز است اما در واقع آن‌ها در بروزرسانی کدهای منبع بسیار کند عمل می‌کنند. پیش از آخرین بروزرسانی کدها، سیگنال یک سال دست به کدهای آزاد نزده بود!

چه پیام‌رسانی خوب است؟

رمزگذاری سرتاسری

ارتباط بین دو نفر باید کاملاً رمزگذاری شده باشد تا شخص سومی توانایی شنود را نداشته باشد.

متن‌باز

کد منبع نرم‌افزار (هم سمت سرور و هم سمت کاربر) باید باز و در دسترس عموم باشد. این آزادی باعث می‌شود که کاربران بتوانند باگ‌ها را رفع کنند، ایرادات امنیتی را پیدا کنند و ویژگی‌های جدید به نرم‌افزار بیافزایند.

خودمیزبانی

پیامرسان باید بتواند کاملاً توسط مردم و به طور شخصی اجرا شود. باید بتوان پیامرسان را روی سرور شخصی راه‌انداخت تا از کوتاه بودن دست شنودکننده اطمینان حاصل شود.

غیرمتمرکز

مانند ایمیل، پیامرسان‌ها هم باید غیرمتمرکز باشند. کاربران سرویس‌های ارائه‌دهندهٔ ایمیل (مثل پروتون‌میل، یاهو یا جیمیل) می‌توانند با هم ارتباط برقرار کنند. چرا این قابلیت در پیام‌رسان‌ها نباشد؟

عدم نیاز به شناسه‌های قابل پیوند به هویت

شناسه‌هایی مثل نام کامل، شمارهٔ تلفن و ایمیل تنها باید برای فرستنده و گیرنده آشکار باشد، نه سرور و نه هیچ واسطهٔ دیگری.

چند جایگزین خوب

جایگزین‌هایی که در لیست کوتاه زیر می‌آید، تمام ویژگی‌های یک پیام‌رسان ایمن و خوب را دارند:

  • ماتریکس: ماتریکس یک پیام‌رسان ایمن، غیرمتمرکز، قابل خودمیزبانی و متن‌باز است که امکانات کافی برای ارتباط را در اختیار کاربران می‌گذارد. کلاینت اصلی ماتریکس، المنت است که به صورت آزاد و رایگان در دسترس قرار گرفته است.
  • XMPP
  • Briar: با بریار می‌توان با استفاده از تور در اینترنت چت کرد یا اگر به یک شبکهٔ وای‌فای متصل هستید، می‌توانید آفلاین و ایمن با مخاطب در ارتباط باشید.
  • Jitsi: و در آخر نرم‌افزار موردعلاقهٔ خودم جیتسی قرار دارد. جیستی جایگزین بسیار خوبی برای اسکایپ و زوم است. علاوه بر غیرمتمرکز بودن، آزاد بودن کد منبع و کیفیت بالا، برای استفاده از جیتسی، مثل اسکایپ نیاز به ثبت‌نام در این پلتفرم ندارید. کلاس‌های نجوم و مکالمات تصویری خودم در جیتسی اجرا می‌شود و از استفاده از جیتسی بسیار لذت می‌برم.

علاوه بر این‌ها می‌توان از تلگرام استفاده کرد؛ ولی باید توجه داشت که تلگرام بسیاری از ویژگی‌های یک پیام‌رسان خوب مثل رمزگذاری سرتاسری و آزادی کامل نرم‌افزاری را ندارد.

این نوشته از این مقاله به عاریت گرفته شده. برای اطلاعات جامع‌تر و بررسی تمام منابع، به متن اصلی رجوع کنید.

عکاسی به جای سفر

چطور اعتیاد به عکاسی، لذت سفر را از ما می‌گیرد؟

تا پیش از اختراع دوربین عکاسی، تجربیات و خاطرات از طریق گفتار، نوشتار و در معدود مواردی به صورت نقاشی ثبت و همرسانی می‌شد. در هر سه مورد برای ثبت سوژه لازم بود تا تجربه‌گر برای مدتی اگرچه کوتاه، سوژه یا شرایط را احساس کند. به عنوان نمونه، مسافران قدیمی اگر قصد داشتند تجربهٔ سفرشان را با دیگری در میان بگذارند، یا می‌توانستند برای مخاطبشان به صورت کلامی تعریف کنند و یا همچون ناصرخسرو، مارکوپولو و دیگران، آن را به صورت مکتوب به ذهن مخاطب برسانند. به این منظور، مسافر می‌بایستی نخست با تمام عناصر محیط (مردم و طبیعت) آشنا شود و سپس دست‌به‌کار ثبت لحظات شود. سفرنامه‌نویسان سنتی، به خوبی سفرهایشان را زیسته و احساس کرده‌اند؛ اما چنین حالتی به مسافران موبایل به‌دست امروزی دست نمی‌دهد.

تقصیر را نمی‌توان تنها به گردن دوربین انداخت. مسافران دوربین‌به‌دست چند دهه پیش، اتفاقاً سفرشان را به خوبی تجربه می‌کردند و اگر با صحنه‌ای چنان بکر و قیمتی روبه‌رو می‌شدند که ارزش ثبت داشت، ثبتش هم می‌کردند. در ثانی، تعداد این عکاس-مسافران چنین زیاد نبود.

این روزها احتمال ملاقات با کسی که از عمد گوشی موبایل نداشته باشد، از احتمال برنده شدن در لاتاری بسیار کم‌تر است (خوشبختانه من یکی از خوب‌هایش را می‌شناسم!). اکنون گوشی‌های موبایل چنان امکاناتی نسبت به اسلافشان دارند که شاید یکی از کم‌رنگ‌ترین کاربردهایشان تماس تلفنی باشد. از بیست و دو سال پیش (۱۹۹۹ میلادی یا ۱۳۷۸ هجری خورشیدی) امکان جدیدی به گوشی موبایل اضافه شد: دوربین عکاسی. در آن روزها (و چند سال بعد از آن، تا جایی که من خاطرم هست.) رایج‌ترین نوع دوربین عکاسی، دوربین‌های آنالوگی بودند که عکاسی با آن‌ها هم دشوارتر و هم هیجان‌انگیزتر بود. این موضوع که حافظهٔ دوربین‌های آنالوگ در حد ذخیرهٔ چند عکس روی فیلم نگاتیو و خواندن این اطلاعات هم منوط به قرض دادن فیلم به تاریکخانه و چاپشان روی کاغذ بود، باعث می‌شد که عکاس در عکاسی صرفه‌جو باشد و تصاویر جفنگ ثبت نکند.

با حافظه و امکانات وسیع گوشی دوربین‌دار، عکسبرداری از زمین و زمان، به مرور تبدیل به عادت می‌شود. این عادت از این جهت که تجربهٔ محیط را از فرد می‌گیرد، عادتی ناپسند است. عکسبرداری بی‌فقه و افراطی از هر رویدادی به بهانهٔ ثبت خاطرات اتفاقاً لذت بودن در لحظه را می‌گیرد. برای این منظور فقط کافیست یک‌بار امتحان کنید و بدون موبایل به سفر بروید.

مدت‌هاست که سفرها و طبیعت‌گردی‌های من بدون همراه (منظورم تلفن همراه است، قطعاً همراهان من بخش بزرگی از لذت سفر را بر عهده دارند!) است. بدون عکسبرداری‌های افراطی و حواسپرتی‌هایی که گوشی موبایل عامل آن‌هاست، لذت سفر بسیار بیشتر است. به نظرم قدم زدن در تخت جمشید بسیار واقعی‌تر و لذت‌بخش‌تر از عکاسی قدم به قدم از آن و مرور عکس‌های سفر از پشت نمایشگر سه رنگ است. تازه اگر تنها عکس‌برداری باشد و بازی با اینستاگرام کنار گذاشته شود!

علاوه بر این، کاربرد امروزی دوربین‌ها نه حتی ثبت مناظر که ثبت سلفی (یک عمل غیرضروری و در صورت افراط، خودپرستانه)، یادداشت، پز دادن در شبکه‌های اجتماعی (بخوانید ضد اجتماعی) و اشتراک‌گذاری ناخواسته و اغلب ندانستهٔ داده‌های خصوصی با شرکت‌های بزرگ فناوری شده است.

منظور من از این نوشته، نفی تمام و کمال استفاده از دوربین‌ها نیست. عکاسان ماهر و کاربلد بسیاری هستند که از دوربینشان همان استفاده‌ای را می‌برند که خوشنویس از مرکب و دوات! عکاسی می‌تواند هنر فاخر و ارزشمندی باشد؛ ولی عکسبرداری افراطی، اگرچه مناظر زیبایی خلق کند را نمی‌توان چندان هنرمندانه تصور کرد. البته این نظر شخصی من به عنوان فردی ناآشنا با فلسفهٔ هنر است. اگر با این حرف‌ها مخالفید، باب گفتوگو همیشه در بخش نظرات باز است.

تصویر شاخص از بابک امین تفرشی (سمت راست) و دوستان خودم در درهٔ راگه

پ.ن: مدت کوتاهی پس از نگارش و انتشار این نوشته، به این ویدئو از دکتر سروش برخوردم. در این ویدئوی پنج دقیقه‌ای، دکتر سروش از سفر می‌گوید و در جایی از آن با مسافران دوربین‌به‌دست شوخی می‌کنند.

گوگل‌زدایی

چرا لازم است از سرویس‌های گوگل استفاده نکنیم؟ به جای این سرویس‌ها از چه جایگزین‌هایی استفاده کنیم؟

فرض کنید با برند پوشاک بزرگی آشنا می‌شوید که به شما لباس‌هایی با جنس مرغوب ولی مجانی عرضه می‌کند. این کمپانی، نه فقط لباس، بلکه کفش، عینک و زیورآلات شما را هم به رایگان تأمین می‌کند. آیا این فرصت سخاوتمندانه را رد می‌کنید؟

در عوض، ایرادی که این کالاها دارند، این است که اطلاعات شما را جمع می‌کند و به شرکت سازنده‌شان می‌فرستند. عینک شما هر چیزی که می‌بینید را برای سازنده‌اش می‌فرستد. کفش‌هایتان و شرکت سازنده‌شان می‌دانند که چه موقع به کجا می‌روید. پیراهنتان می‌فهمد که چه چیزی می‌خورید و کی از استرس عرق می‌کنید و لباس زیرتان حتی از این هم بیشتر می‌داند!

دنیای دیجیتال از این شرکت‌ها پر است. گوگل و فیسبوک بیشترین سهم را در سوءاستفاده از اطلاعات کاربران دارند. (اگر فکر می‌کنید که اطلاعات مهمی ندارید و لو رفتن آن‌ها ایرادی ندارد، این نوشته و این یکی پاسخ شما را می‌دهد.)

برای خیلی‌ها، اینترنت چیزی به جز گوگل نیست. برای آن‌ها، ایمیل یعنی جیمیل، جست‌وجو یعنی گوگل، مرورگر وب یعنی گوگل کروم، سرویس ویدیو یعنی یوتیوب و… . جست‌وجوی گوگل معروف‌ترین سرویس جست‌وجوی وب است و ظاهراً به خوبی کار می‌کند. یوتیوب، بزرگ‌ترین سرویس استریم ویدیوی جهان است که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن پیدا می‌شود. مرورگر گوگل کروم نزدیک به هفتاد درصد از بازار مرورگرهای وب را از آن خود کرده است. سیستم‌عامل اندروید که گوگل صاحب آن است، با بیش از دو میلیارد کاربر فعال، بزرگ‌ترین سیستم‌عامل موبایلی است. همهٔ این سرویس‌ها به علاوهٔ شمار زیادی که نام برده نشد، رایگان، خوش‌ساخت و باحال هستند؛ ولی ایرادی که دارند این است که آزاد نیستند و خاله‌زنک‌اند!

علاوه بر نقض حریم خصوصی، گوگل متهم به فرار مالیاتی، سوءاستفاده و دستکاری در نتایج جستجو، استفاده از مالکیت معنوی دیگران، همکاری گوگل ارث با ارتش برای جاسوسی از کاربران، مصرف انرژی سرورهای آن و همچنین در مورد موضوعات سنتی تجارت مانند انحصار، محدودیت تجارت، وام گرفتن ایده و اتاق اکو ایدئولوژیک است. [ویکی‌پدیا]

در این نوشته قصد دارم روند گوگل‌زدایی خودم را با نام بردن از جایگزین‌های سرویس‌های گوگل معرفی کنم. برای من آزاد و متن‌باز بودن این سرویس‌ها اهمیت زیادی دارد؛ به همین دلیل هم از سرویس‌های مشابهی که فیسبوک، اپل، مایکروسافت و… ارایه می‌کنند، استفاده نمی‌کنم.

گوگل‌ها و ناگوگل‌ها

جست‌وجوی گوگل:

ناگوگل‌ها: DuckDuckGo، Startpage، Swisscows و Searx

داک‌داک‌گو پیش پا افتاده‌ترین سرویس جست‌وجوی وب است که به خوبی پاسخگوی نیازهای روزانه است. در داک‌داک‌گو همچنین اثری از سانسور و دستکاری نتایج وب نیست، کاری که گوگل متخصص در آن متخصص است. استارت‌پیج هم مشابه داک‌داک‌گو است اما با این تفاوت که نتایج گوگل را بالا می‌آورد و گزینه‌هایی هم برای جست‌وجوی پیشرفته دارد.

گوگل کروم:

ناگوگل‌ها: فایرفاکس، Brave و Ungoogled Chromium

فایرفاکس پس از کروم در جایگاه دوم مرورگرهای پرطرفدار ایستاده است. مرورگری باسابقه که هم از کروم سبک‌تر است، هم آزاد است و هم کارهای کروم را به خوبی انجام می‌دهد.

بیشتر کد گوگل کروم، از پروژهٔ دیگر گوگل با نام کرومیوم می‌آید که متن‌باز است (متن‌باز با آزاد متفاوت است.) اپرا (که متن‌باز و آزاد نیست) به همراه بریو و Ungoogled Chromium که نسخهٔ گوگل‌زدایی شدهٔ کروم‌اند نیز گزینه‌های مناسبی‌اند.

* اپرا آزاد و متن باز نیست ولی تجربهٔ خوبی است.

یوتیوب:

ناگوگل‌ها: NewPipe، PeerTube و Invidus

پیرتیوب یک سرویس آزاد و امن استریم ویدیو است که به نظر من از یوتیوب بهتر هم هست؛ ولی مثل آپارات، نمی‌توان تعداد زیادی ویدیو روی آن یافت و کاربران کم‌تری دارد (که منطقاً هم تقصیری ندارد!) به همین دلیل از نیوپایپ استفاده می‌کنیم. نیوپایپ نسخهٔ گوگل‌زدایی شده‌ای از یوتیوب است. علاوه بر این که حریم شخصی شما را به خطر نمی‌اندازد، می‌توانید بدون تبلیغات ویدیوها را تماشا کنید و به راحتی آن‌ها را دانلود کنید. همچنین از طریق نیوپایپ می‌توانید به ساوندکلاود، پیرتیوب و CCCMedia نیز دسترسی داشته باشید.

جیمیل:

ناگوگل‌ها: Protonmail و Tutanota

پروتون‌میل یک سرویس ایمیل است که توسط دانشمندان سِرن و ام‌آی‌تی طراحی شده و سرورهای آن در سوئیس میزبانی می‌شوند. هر دوی این سرویس‌ها حس خوبی را به کاربر القا می‌کنند.

اندروید:

ناگوگل‌ها: LineageOS و بسیاری دیگر

اندروید پروژه‌ای متن‌باز است؛ به این معنی که می‌توان به کدهای منبع آن دسترسی داشت و در صورت لزوم آن‌ها را تغییر داد. به لطف این ویژگی می‌توانید اندروید گوشی موبایل خود را با نمونه‌های آزاد آن جایگزین کنید: اندروید بدون گوگل و محدودیت. البته برای استفادهٔ مناسب از اندروید می‌بایستی MicroG یا Open Gapps را نصب کنید تا جایگزین Google Servises شوند.

پلی استور:

ناگوگل‌ها: F-Droid و Aurora Store

اف-دروید مخزن نر‌م‌افزاری است که در آن می‌توانید فقط نرم‌افزارهای آزاد بیابید. اگر می‌خواهید نرم‌افزارهای غیرآزاد نصب کنید، آرورا استور همان گوگل پلی استور است که گوگل‌زدایی و قشنگ‌تر شده.

جیبورد (یا گوگل کیبورد):

ناگوگل: AnySoftKeyboard

انی‌سافت‌کیبورد بهترین جایگزین جیبورد است که به خوبی از زبان فارسی پشتیبانی می‌کند. صفحه کلید استاندارد فارسی باید از نیم‌فاصله پشتیبانی کند و حروف آن فارسی (و نه عربی) باشد که انی‌سافت‌کیبورد با بستهٔ پشتیبانی فارسی این ویژگی را دارد.

گوگل مپ و ویز:

ناگوگل‌ها: OpenStreetMap

اپن‌استریت‌مپ که با نام OsmAnd برای اندروید منتشر می‌شود جایگزین بسیار خوبی برای گوگل مپ و ویز که سرویس‌های گوگل‌اند است.

کیپ:

ناگوگل: Joplin

کیپ سرویس یادداشت‌برداری گوگل است. جاپلین از کیپ بهتر است و علاوهٔ بر متن‌باز بود ویژگی‌های بیشتری هم دارد.


این‌ها سرویس‌هایی بود که من استفاده می‌کنم. اگر سرویس گوگلی که استفاده می‌کنید در فهرست بالا نبود می‌توانید یک فهرست بزرگ و جامع از گوگل‌ها و ناگوگل‌ها را در این‌جا ببینید.